من دختر ایرانی ام،چون خود را آراستم مرا فاحشه خواندند،آرامشک را بوق های ممتد خیابانی بر هم شکست،مرا حرام زاده نامیدند و پارچه ای روی سرم کسیدند تا تو تحریک نشوی!
وقتی گفتم پاکم مرا دروغگو خواندنند،خواستم دست از زندگی بکشم گفتند از ترس آبرو بود،خندیدم و به من گفتند اغواگر،هم جنس هایم بیمار میشوند و آزرده تا تو به کام برسی،گفتند شکر کن بخاطر آزاذی ات،گفتم خدایا شکرت من یک دختر ایرانی آزادم!!!!